یزدفردا :رضا بردستانی:لیگ یازدهم از ایستگاه نخست گذشت. تیم ها اگر بردند اینگونه بیان شد که با تاکتیک و کارهای تیمی برده اند و اگر باختند و یا به تساوی تن دادند گناه را به گردن شروع بازی ها، فاصله ی اندک از پایان بدنسازی و عدم در اختیار داشتن تمامی نیروهای خودبرای هماهنگی انداختند البته زمین نامساعد، ضعف داوری و دیگر مسائل هم در لا به لای حرف مربیان شنیده شد. در این میان اگرچه امیر قلعه نوعی  تلویحاً باخت را به گردن گرفت اما این جمله را نیز گفت که 4ـ5 موقعیت گل را از دست داده اند و البته نیم نگاهی هم به وقت کشی تیم حریف داشت. تیم تازه به لیگ برتر آمده ی مس سرچشمه اگرچه باخت را قبول کرد اما تیم مقابل را به استفاده از بازیکن غیر مجاز و محروم نیز محکوم کرد.

این نوشتار نگاهی دارد به برخی تیم ها که در ادامه ی راه آبستن حوادث بزرگ و کوچکی خواهند بود. تیم هایی که این بار از رده های بالای مدیریتی دچار تنش های ویران کننده ای خواهند شد مگر این که با مدیریت و استیلاء بر حاشیه های بنیان برانداز لیگ یازدهم را به سلامت به سر منزل مقصود رسانند.

به این نام ها توجه کنید؛ علی دایی،امیر قلعه نوعی، حمید استیلی،محمد حسن انصاریفر، جعفری، پرویز مظلومی، علی فتح الله زاده ی خویی ، امیر عابدینی، علی کریمی، حمید درخشان، حبیب کاشانی، محمد مایلی کهن، لوکا بوناچیچ، محمد رضا ساکت،عماد رضا، حوار ملا محمّد، میودراک یسیچ و...

نام ها، نام های بسیار بزرگی هستند، نام هایی که هر کدام بسته به شرایط زمانی و مکانی می توانند یک مجموعه را درگیر حواشی بسیار بزرگی نمایند. راه آهن توسط مالکین یزدی خریداری شد ،اعتماد به مدیرعامل سابق نخستین کاری بود که مالکین جدید انجام دادند اما این که چرا مهدی تارتار که از دوستان نزدیک علی دایی نیز محسوب می شود از این مجموعه جدا شد به مدیریت خاص محمد حسن انصاریفر مربوط می شود کسی که آرزوی مدیر عاملی دوباره اش در پرسپولیس کمتر از سودای سرمربیگری حمید استیلی بر سرخپوشان پایتخت نیست! انصاریفر دوران پر حاشیه ای را در راه آهن و پرسپولیس طی کرده است و نشان داده است که بدش نمی آید هر از چند گاهی با یک مربی رخ به رخ شود. داستان تا اینجا چندان عجیب نیست اما طرف مقابل علی دایی است کسی که رفتار خاص، ادبیات خاص و سبک و سیاق منحصر به فردی دارد و به قول معروف باج بده نیست برخورد های این دو اگر راه آهن در نتیجه گیری موفق عمل ننماید حوادث عریض و طویلی در صحنه ی رسانه ها پدیدار خواهد نمود. باور این مهم که علی دایی و محمد حسن انصاریفر در کنار هم لیگ یازدهم را به پایان می رسانند خیلی سخت است!   

امیر قلعه نوعی به گواه آمار و ارقام و با تکیه بر کارنامه یکی از موفق ترین مربیان در سه دهه ی اخیر می باشد اما این مربی همیشه با ابزارهای روزآمد توانسته است بر زیاده خواهی ها و آرزوهای دور و درازی که داشته است دست یابد؛ امکانات تمام ناشدنی، حمایت بی چون و چرای مدیریتی، بودجه و بازیکنان طراز اول و از همه مهم تر حمایت چند لایه ی رسانه ای که مربی این روزهای سرخپوشان تبریزی از آن برخوردار بوده است اما آیا این که در این فصل نیز امیر پاشا این ابزار و امکانات را در اختیار دارد یا خیر باید چند هفته ی دیگر صبر نمود اما آن چه مسلم است تبریزی ها با استخدام بهترین مربی حال حاضر ایران توقعی کمتر از رفتن به جام قهرمانان آسیا ندارند که اگر چنین نبود مربی ارزانتر هم بود که سرخپوشان پرتماشاگر تبریزی را در یک سوم بالای جدول رده بندی حفظ کند. حال اگر این مهم محقق نشود باید منتظر ماند و دید که تصمیم سازان تبریزی و امیر قلعه نوعی چه معامله ای با هم خواهند نمود.باید منتظر ماند و دید جعفری تا پایان فصل باز هم حاضر خواهد بود جایی را ، چیزی را و بالاخره سند و مدرکی را به جای امیر امضاء نماید یا عطای همه چیز را به لقایش خواهد بخشید؟!

تکذیب بشود یا نشود حبیب کاشانی آن قدر مهره ها را جا به جا نمود و شرط و شروط گذاشت تا به رفیق گرمابه و گلستان خود یعنی حمید استیلی برسد البته این حق هر مدیر عاملی است که مربی مورد علاقه ی خود را بر سر کار آورد اما انتخاب پنج گزینه و گذاشتن شروطی که مثلاً مربی فصل بعد پرسپولیس حتما باید به آمریکا گل زده باشد یعنی فقط و فقط حمید استیلی! در بازی با ملوان تماشاگران نشان دادند یک دقیقه هم به کادر فنی و مدیریتی فرصت نخواهند داد البته هواداران حرف های فصل پیش دایی را فراموش نکرده اند که آقایان سرمربی فصل آینده ی خود را انتخاب نموده اند که این حرف اگر پیش بینی هم بوده است پیش بینی درست و دقیقی از آب در آمده است. به این مجموعه محمد مایلی کهن را اضافه نمایید کسی که بسیار خوب حرف می زند، واکنش های بسیار جالب توجهی دارد و به شدت شعار محور و اخلاق گرا است و همه گان می دانند محمد مایلی کهن به این سادگی ها قرار نیست هزینه ی ماندن حبیب کاشانی و حمید استیلی را بپردازد با این پیشینه که محمد مایلی کهن با علی پروین هم تعارف ندارد چه برسد به دیگرانی که .... به این مجموعه علی کریمی را نیز اضافه نمایید کسی که درفصل گذشته تمام دارایی فوتبالی حسین هدایتی را به باد فنا داد ، آرامش و ثبات را از تیم استیل آذین گرفت و در نهایت سراز آلمان در آورد در منازعات و صف بندی ها آن طرف بٌرنده تر است که علی کریمی را با خود همراه ببیند البته هواداران نسبت به واکنش های علی کریمی بسیار حساس خواهند بود و ممکن است در روزهای بحرانی محبوبیت و نام بزرگ جادوگر چندان به کار نیاید و در اینجاست که باید در این فصل تنها برای آرامش پرسپولیس و پرسپولیسی ها دعا کرد!

پرویز خان مظلومی تنها با قهرمان شدن به همراه استقلال آرام می گیرد اما علی فتح الله زاده خویی به کمتر از قهرمانی در آسیا راضی نیست و بین این دو سقف آرزو فاصله بسیار است مثل سقف قرار دادهای تعیینی و میزان دریافتی بازیکنان لیگ برتر! استقلال در این فصل با خریدهای گران، پر سر و صدا و خوب برای قهرمانی در آسیا دندان تیز کرده است واگرنه در این لیگ قهرمان نشدن با این نفراتی که استقلال به خدمت گرفته است سخت تر از قهرمان شدن است! البته علی فتح الله زاده خویی مدیر کاربلدی است که در کارنامه اش قهرمانی های زیادی ثبت شده است و قهرمانی در آسیا جایی است که او را اندکی آرام خواهد ساخت . نشست و برخاست با دوستان اروپایی سطح خواسته های این مدیر ورزشی ـ مطبوعاتی را آن چنان بالا برده است که تنها مدیریت بر بایر مونیخ  و قهرمان شدن در لیگ قهرمانان اروپا می تواند سقف آرزوهای او به شمار آید . اگر جایگاه امیر پاشا در تبریز متزلزل شود و استقلال نیز بلافاصله از مدعیان قهرمانی فاصله نگیرد و در انتهای نیم فصل با چندین اختلاف قهرمان نیم فصل نشود آن گاه شاید لازم شد ناهار یا شام را با قلعه نوعی در دفتر خود و بدون اطلاع پرویز مظلومی میل نماید.              

امیر عابدینی برای بازنگشتن به دسته اول دست به ترکیب بازیکنان نخواهد زد اما نیمکت داماش را حتما دستخوش تغییرات ریز و درشتی خواهد نمود اگر مهدوی کیا روزی بر نیمکت داماش گیلان تکیه زد و به جای کفش استوک و ساق بند با کت و شلوار کنار زمین حاضر شد چندان تعجب ننمایید ! شوک برای بقای داماش بزرگتر از پرتاب موشک به نیمکت داماش وجود نخواهد داشت.         

حمید درخشان که تمام برنامه هایش را برای قهرمانی پرسپولیس در فصل جاری تدوین نموده بود به ناگاه سر از بوشهر در آورد . فصل گذشته حمید درخشان سرمای تبریز را به جان خرید و امسال باید با گرما و شرجی جنوب دست و پنجه نرم کند اگر بوشهری ها در تنگنای ماندن و رفتن گیر کنند جایگاه حمید درخشان نیز متزلزل خواهد شد.

محمد رضا ساکت یکی از با ثبات ترین و موفق ترین مدیران ورزشی سال های اخیر است که از اواخر فصل قبل این گونه به نظر می رسد که اختیاراتش نسبت به گذشته کمتر شده است به همین دلیل است که او را کمتر در صحنه ی رسانه مشاهده می نماییم لوکا بوناچیچ که حالا دیگر به خوبی با خلق و خوی ایرانیان و به ویژه اصفهانی ها آشنا شده است اگر نتواند جایگاه سپاهان را در بین سه تیم بالای جدول حفظ نماید دو راه پیش رو دارد یکی نقل مکان به یکی از تیم های دسته ی اول و یا اقامت چند ماهه در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس تا فصل بعد دوباره پای میز مذاکره ی یکی از تیم های لیگ برتری ایران بنشیند آن چه مسلم است این دو نام تا انتهای لیگ کنش ها و واکنش های بسیاری را رقم خواهند زد. عماد رضا هم که با رفتن امیر قلعه نوعی به سپاهان بازگشته است به گواه پرونده ی حضورش در ایران روزهای پر سودایی را پیش رو خواهد داشت.

حوار ملا محمد یکی از خریدهای پر سر و صدای استقلال در فصل گذشته بود خریدی که جز حاشیه و ضرر چیزی برای استقلال به ارمغان نیاورد حال چرا ذوب آهن، اصغر دلیلی و ابراهیم زاده که نام هایی آرام و کم تنش هستند دست روی این مهره گذاشته اند را باید از خودشان پرسد اما آن چه مسلم است غم از دست دادن خلعتبری غم چندان کوچکی نیست .

میودراک یسیچ یکی دیگر از مربیان خارجی یچ دار است که برگی از تاریخ فوتبال ایران را به خود اختصاص داده است آن چه در این فصل انتظار می رود این است که باید دید یسیچ صبور تر است یا همشهری های تبریزی البته جایگاه تراکتور سازی، جایگاه شهرداری و حال و روز تبریزی ها نقش اساسی در این میانه دارد.

مجید صالح، حسین فرکی، عبدالله ویسی، غلام پیروانی، مجید جلالی، کلانتری، پورغلامی، مرفاوی و سنجری لیگ آرامی را پشت سر خواهند گذاشت بزرگترین اتفاقی که این عزیزان را تهدید می نماید سقوط به دسته ی پایین تر، جابجایی مدیریتی و مشکلات جوی است واگرنه با یک قهر و چند مصاحبه ی آتشین مشکلات پیش پا افتاده ی این عزیزان حل خواهد شد. لیگ یازدهم را باید لیگ مدیران نامدار و مربیان بزرگ نامید.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا